همین چند روز پیش بود که یکی از شهروندان در تماس با روزنامه شهرآرا از ناامنی یکی از پلهای عابر پیاده سخن گفته بود. او که هر شب ساعت ۲۱ از سرکار به خانه برمی گردد، از نقطهای که از تاکسی پیاده میشود تا منزلش را که آن سوی صدمتری قرار دارد از روی پل عابرپیاده طی میکند.
چند شب پیش روی پل چند فرد ناشناس او را دنبال میکنند و تهدیدش میکنند تا بایستد. اگر در همان لحظه یک خانواده از راه نمیرسیدند معلوم نبود چه بلایی سرش میآمد. او از ما درخواست کرد به پلهای عابر پیاده سربزنیم، به ویژه آنها که کمربندی شهر از زیر شان عبور میکند. به همین بهانه راهی چند پل عابر پیاده میشویم که روی کمربندی شهر قرار گرفته اند.
روی پل عابرپیادهای ایستاده ایم که یک سمتش چراغچی ۱۶ است و سمت دیگر آن به ورودی بولوار ابوطالب میخورد. طول پل آن قدر زیاد است که آدمها همچون چوبهای کبریت از انتهای آن نمایان میشوند. نزدیک که میآیند میتوان تشخیص داد عابران مرد هستند، یا زن، جوان هستند یا پیر. تعداد زیادی از آنها دانش آموزانی هستند که تنهایی یا ۲ نفر، ۲ نفر به خانه و یا مدرسه میروند.
یکی از عابران میگوید: یک معتاد که چهره عجیبی دارد هر روز روی پل مینشیند و باعث وحشت عابران به ویژه بچهها میشود. خدا مرا ببخشد که درباره ظاهرش این گونه حرف میزنم، اما واقعا از این زن وحشت دارم. او با نگاه ترسناکی درخواست کمک میکند و خیلی وقتها انگار برای حمله به آدم نیم خیز میشود. هر بار اینجا میبینمش با نگرانی زیاد رد میشم، چون با خودم میگویم اگر سرنگی یا شیئ تیز آلودهای داشته باشد، کارمان تمام است.
پسر نوجوانی هم از زورگیری شبانه این پل حرف میزند و میگوید: شبها کسی جرئت عبور از روی پل را ندارد. همین چند شب پیش بود که ۲ نفر از دوستانم در حال عبور از روی پل، گیر ۳، ۴ خفت گیر افتادند. با اینکه موبایلش را به زور از او گرفته بودند باز هم با چاقو روی پیشانی اش خط انداخته بودند.
«اینها که پل نیستند، تونل وحشت اند! حتی اگه کار مهمی داشته باشیم، نه صبح خیلی زود و نه از عصر به بعد حاضر به تردد از روی پل نیستیم»؛ این روایت ۲ زن جوان از فضای پل عابر پیاده خین عرب است. آنها میگوید: تا حالا برای خودمان اتفاقی نیفتاده است، اما درباره ناامنی این پل زیاد شنیده ایم، هر بار نیمه جان میشویم تا به آنطرف پل برسیم. بعضی وقتها که تردد کمتر و پل خلوت است، از یک عابر مرد درخواست میکنیم بایستد تا ما عبور کنیم.
۲ دانش آموز پسر هم از کلنجار رفتن با پدر و مادر نگرانشان گله میکنند. یکی از آنها میگوید: خانه مان بولوار کشاورز است و باشگاه بدنسازیای که میروم، آن طرف پل است. هربار که در حال آماده شدن برای رفتن به باشگاه هستم، باید کلی صغراکبرا بچینم و خیال مادرم را راحت کنم که اتفاقی نمیافتد، اما او همیشه نگران است، چون خبرهای زیادی از زورگیری و خفت گیری روی پل شنیده است، ولی من نمیتوانم به خاطر این پل خانه نشین شوم، فقط دعا میکنم اتفاقی نیفتد.
یکی از عابران هم صحبتش را با حادثه تلخی که برای دخترخاله اش بر روی پل عابرپیاده میدان امام حسین (ع) رخ داده است، آغاز میکند و میگوید: همین چند روز پیش در حال عبور از روی پل بوده است که از او زورگیری میکنند، چون تلفن همراهش نبوده، فرد زورگیر قصد داشته است او را از بالای پل به پایین بیندازد. از آن روز تا حالا دچار اضطراب شدید شده است و قرص اعصاب میخورد.
شبها ساعت ۹ به اینجا میرسم و مجبورم از روی پل به سمت خانه بروم. چنان با سرعت طول پل را میدوم که به نفس نفس میافتم. هر چند در این چند سالی که در این محله سکونت داشته ایم، نه موردی شنیده ام و نه تهدید شده ام، اما انگار ترس و دلهره رهایم نمیکند، چون پل کاملا تاریک است و وحشتناک.
بعضی وقتها که تردد کمتر و پل خلوت است، از یک عابر مرد درخواست میکنیم بایستد تا ما عبور کنیم
با هر شهروندی که در حال تردد از روی پل است، هم کلام میشویم، همین را میگوید. یکی از عابران هم از یک کیف قاپی در ۲ ماه پیش روی همین پل خبر میدهد و میگوید: در حال رفتن به سمت خانه بودم که ناگهان کیف فرد جلویی مرا زدند. در حالی که مرد داد و فریاد میکرد، کیف قاپ خودش را پایین پله رساند و با موتورسیکلتی که پایین پلهها منتظر بود پا به فرار گذاشت.
او معتقد است در صورت نصب دوربین مدار بسته روی پلهای عابرپیاده تا حد زیادی امنیت پلها تامین میشود.
یک طرف پل عابر پیاده در محله کارمندان است که چند پله میخورد و طرف دیگرش آن سوی بزرگ راه بسیج و در شهرک شیرین که همسطح زمین است. برای همین هم بیشتر از اینکه عابران پیاده بتوانند از آن استفاده کنند، میان بری برای عبورومرور موتورسواران شده است.
جالب است که هر چنددقیقه بیش از ۱۰ تا ۱۵ موتورسیکلت برای رفتن به آن طرف بزرگ راه موتورسیکلتشان را به سختی از پلههای پل بالا میآورند و طول پل را گاز میدهند. گاه صدای گاز دادن هایشان آن قدر آزاردهنده میشود که خانمهای باردار یا بچه به بغل وحشت میکنند.
یکی از کسبه بازار حافظ میگوید: از ساعت ۹ شب به بعد دیگر کسی جرئت تردد روی این پل را ندارد. مدتی پیش بود که پسر جوانی روی موتور با چاقو قصد داشت از خانمی که دختربچه اش بغلش بود زورگیری کند. به محض اینکه متوجه درگیری آنها شدیم با دسته جارو به کمک آن خانم جوان رفتیم. این طوری پیش برود باید بیایند این پل عابر پیاده را هم بردارند که دست کم جان و مال رهگذران در امان بماند.
پلهای عابر پیاده یکی از فضاهای مهم شهری است که نیاز به امنیت فراوانی دارد. این درحالی است که بسیاری از پلهای عابر پیاده نه روشنایی مناسبی دارند و نه به دوربینهای مداربسته مجهز شده اند؛ از سوی دیگر نصب تابلوهای تبلیغاتی روی پلهای عابر پیاده دید را محدود میکند و فضای ناامنی را بیشتر.
جانشین فرماندهی انتظامی درباره امنیت پلهای عابرپیاده به همین موارد اشاره میکند و میگوید: نبود روشنایی مناسب یکی از معضلات پلهای عابرپیاده است که فرصت ارتکاب جرم را برای مجرمان فراهم میکند.
سرهنگ محمد طبسی به تابلوهای تبلیغاتی عریض و طویل نصب شده روی پلهای عابر پیاده نیز اشاره میکند و میگوید: این تابلوها مانع دید از بیرون پلها میشوند و این در حالی است که اگر موانع مختلف نباشد و فضای داخلی پلهای عابرپیاده از اطراف آشکار باشد و دیده شود، هر اتفاقی روی آن رخ دهد، دیده میشود.
به گفته او تابلوهای تبلیغاتی مأمنی برای بروز برخی جرائم همچون زورگیری، کیف قاپی و... میشود؛ ضمن اینکه روشنایی بیشتر پلهای شهر مشهد هم ضعیف است و این مزید بر علت میشود.
مدیرعامل سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری مشهد که پلهای عابرپیاده زیر نظارت و مدیریت این سازمان است در واکنش به لزوم نصب دوربینهای مداربسته برای تامین امنیت پلها میگوید: جرم و مجرم در هر نقطهای از شهر وجود دارد و منحصر به پلهای عابر پیاده نیست و بنابراین برنامهای برای نصب دوربین وجود ندارد؛ ضمن اینکه این مسئله در بودجه سازمان دیده نشده و این در حالی است که ما با سرقتهای پی در پی امکانات روشنایی و ورقههای پلی کربنات بر روی پلها نیز روبه رو ییم و ناگزیر از جایگزین کردن لامپهای جدید هستیم؛ بنابراین دوربین مدار بسته هم سرقت میشود.
اگر فضای داخلی پلهای عابرپیاده از اطراف آشکار باشد و دیده شود، هر اتفاقی روی آن رخ دهد، دیده میشود
بهروز کیانی در عین حال اظهار میکند: بیشتر پلهای عابر پیاده در روز استفاده میشوند و در بسیاری از محدودههای شهری ترددهای شبانه به حداقل میرسد و تا کنون مورد خاصی مبنی بر گله شهروندان درباره بروز ناامنی بر روی پلهای عابر پیاده گزارش نشده است و بازخوردی در این زمینه نداشته ایم.
به گفته او اکنون در مشهد ۵ پل گالری به دوربین مداربسته مجهزند و پلهای عابر پیاده مکانیزه شهر نیز علاوه بر متصل بودن به سیستم مانتیورینگ سازمان، نگهبان نیز دارند و به محض بروز هرگونه مشکلی با عوامل انتظامی تماس میگیرند و مسئله را گزارش میکنند؛ چنانچه موضوع مربوط به متکدیان یا کارتن خوابها باشد نیز عوامل سدمعبر شهرداری مشکل را برطرف میکنند.
به گفته مدیرعامل سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری مشهد، اکنون در مشهد ۱۴۲ پل عابر پیاده داریم که از این تعداد، ۴۹ دستگاه مکانیزه شامل ۶۰ دستگاه پله برقی و ۷۹ آسانسور است. در این میان به گونهای با پیمانکاران قرارداد منعقد و برنامه ریزی شده که فعالیت دستگاههای مکانیزه و حضور نگهبان از ۶ صبح تا ۱۰ شب مشخص شده است.
کیانی درباره تابلوهای تبلیغاتی که مانع دید پلهای عابر پیاده شده اند هم میگوید: این تابلوها به نسبت عرض و طول پلها عریض و طویل نیستند و اندازههای آنها استاندارد است. ضمن اینکه تبلیغات در ۲ طرف پلها نصب نمیشود و تابلوها حدود ۴۰ سانتی متر از عرشه پل پایین ترند تا به اصطلاح پاخور پلهای عابر دیده شود تا چنانچه مشکلی رخ داد، بشود مشاهد و پیگیری کرد. این درحالی است که در گذشته تابلوهای تبلیغاتی در ۲ طرف پلها نصب میشد.
کیانی درحالی از نبود برنامهای برای نصب دوربینهای مداربسته روی پلهای عابر پیاده سخن میگوید که این موضوع سال هاست از بحثهای مهم در زمینه امنیت فضاهای شهری مطرح است. به گونهای که سال ۹۶ رئیس کمیسیون برنامه، بودجه، فناوری اطلاعات و منابع انسانی شورای اسلامی شهر مشهد از پیگیری شورا برای نصب دوربین مداربسته روی همه پلهای عابرپیاده شهر خبر داده بود، اما بتول گندمی سال گذشته در مصاحبهای با شهرآرا نصب دوربین را نیازمند منابع مالی دانسته بود.
* این گزارش شنبه ۳۰ آذرماه ۱۳۹۸ در شماره ۲۹۹۹ روزنامه شهرآرا چاپ شده است.